ورژن پیدیاف و کامل مقاله- — شهر کرج طی نیم قرن اخیر، تغییر و تحولات بسیاری را تجربه کرده و از یک روستا به کلانشهر تبدیل شده است. این مسئله بر بسیاری از حوزههای شهری تاثیر گذاشته که یکی از آنها مسکن است. علاوه بر کمبود مسکن، رشد سریع ساختوسازها و افزایش قیمتها، از نظر کیفی نیز مسکن دارای نواقص وکمبودهای بسیاری است. این مقاله درواقع به دنبال گونهشناسی مسائل مسکن در معنای عام آن است و مشکلاتی چون ساختوسازهای غیرمجاز و غیرقانونی، مسکن ناامن و سست، مسکن شهرکی و فاقد امکانات، مسکن فرسوده و قدیمی، همسایگیهای ناهمگن فرهنگی در حوزه مسکن و نیز تداخل شهر با راههای ارتباطی اصلی و تبعات آن برای سکونت را مورد بررسی قرار میدهد. این مقاله درنهایت پیامدهای فرهنگی این مشکلات را بررسی کرده و به مواردی چون دشواری خوانش شهر، تقویت هویت خوابگاهی، افزایش پتانسیلهای تنش، فقدان درک یکپارچه از شهر و شکل نگرفتن هویت شهروندی و نیز ایجاد حرکتهای جمعیتی داخل شهر و تخریب سریع بافتهای مسکونی مطلوب اشاره میکند.
واژگان کلیدی: گونهشناسی، مسائل و مشکلات، مسکن، کلانشهر، کرج، پیامد، فرهنگ
مقدمه
کرج در سالهای پیش از ۱۳۰۰، روستایی سرسبز بود که در حاشیه راههایی مهم قرار داشت، به تدریج اما چهرهاش را تغییر داد و رشدی شتابان به سمت سرنوشتی دیگر را در پیش گرفت. این مسیر، طی کمتر از نیم قرن، ابتدا آنرا به شهری کوچک در حاشیه پایتخت تبدیل کرد و بلافاصله، رشدی کلانشهروار در پیش گرفت، به طوری که امروز مرکز استان البرز و پنجمین کلانشهر بزرگ ایران شده است. همه اینها تاثیراتی را بر حوزههای مختلف شهری گذاشته، تاثیراتی که تجربه زیستن در آنرا متفاوت از زیستن در سایر شهرهای کشور میکند. یکی از این حوزهها، حوزه مسکن است که گرچه در کل ایران، موضوع مهمی است اما در شهر کرج بنا به دلایلی که یاد شد اهمیتی مضاعف مییابد. در اینجا منظور از مسکن، سرپناه نیست و محدودهای وسیعتر ارا دربرمیگیرد. «سمینار بین منطقهای جنبههای اجتماعی مسکن»[۲] در سال ۱۹۷۵ به تعریف مسکن پرداخت و درنهایت، ۲۵ کشور حاضر در برنامه توافق کردند که تعریف مسکن به یک واحد مسکونی با کارکرد سرپناهی صرف محدود نمیشود بلکه کل محیط مسکونی را شامل میگردد. بنابراین مسکن، مجموعهای از تسهیلات است که به منظور ارائه خدمات فشرده در یک مکان فیزیکی قرار دارد. با این تعریف، امروز تهیه مسکن مناسب، یکی از دشواریهای زندگی در شهر کرج محسوب میشود و جویندگان باید ملاحظات متنوعی را درنظر گرفته و ضمنا قدرت خوانش شهری با درجات بالایی از آشفتگی و پیچیدگی را داشته باشند. این مقاله سعی دارد برخی از این ملاحظات و مشکلات را معرفی نماید.
ضرورت پرداختن به مسئله مسکن در شهر کرج
درواقع مهمترین دلیل برای پرداختن به مسئله مسکن در کرج، همین سرگذشت پنجاه ساله است که بسیاری از معادلات را در این شهر تغییر داده و مسکن نیز بدون شک نمیتواند از آن بیتاثیر بماند. در اینجا برای بررسی اهمیت مسئله، مروری اجمالی بر سه شاخص «جمعیت»، «مساحت» و «وضعیت مورفولوژیک» شهر طی نیم قرن اخیر خواهیم داشت که خود گویای مسیر طی شده است:
۹۵ برابر شدن جمعیت طی نیم قرن:
شهر کرج از جمعیت ۱۴ هزار نفری خود در سال ۱۳۳۵ به جمعیت حدودا یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفری سال ۱۳۸۵ رسیده است. به عبارت دیگر، طی پنج دهه، جمعیت آن بیش از ۹۵ برابر شده است. این درحالیست که جمعیت شهر تهران در همین بازه زمانی تنها ۴٫۹۴ برابر شده است.[۳] با استفاده از شاخص میانگین میتوان گفت در این نیم قرن، جمعیت کرج هر سال ۱٫۹ برابر سال پیش از خود شده است. با اینحال رشد جمعیت در تمام
این مدت، روند یکسانی نداشته و در برخی برههها بیشتر و در برخی دیگر کمتر بوده است. در فاصله ۱۳۵۵-۱۳۳۵ جمعیت کرج تحت تاثیر تاسیس صنایع مختلف و نیز احداث اتوبان، رشد چشمگیری داشته و تقریبا در پایان هر دهه، سه برابر میشود. در سالهای ۱۳۶۵-۱۳۵۵ گرچه برخی گروههای جنگزده به کرج پناهنده میشوند ولی مجموعا آهنگ افزایش جمعیت شهر تحت تاثیر اوضاع نابهسامان داخلی کاهش مییابد. همانطور که شیب نمودار بالا نشان میدهد اوج افزایش جمعیت کرج مربوط به بازه زمانی ۱۳۷۵-۱۳۶۵ است که جمعیت ۳٫۴۲ برابر میشود. البته بخشی از این افزایش به دلیل تغییراتی در تقسیمات سیاسی و اداری شهر کرج است. پیشتر، در محدوده فعلی شهر کرج، سه شهرداری «کرج»، «مهرشهر» و «گوهردشت» فعال بودند که در بازه زمانی یاد شده به هم پیوسته و به همراه بخشهایی از فردیس و میانجاده، کرج بزرگ را تشکیل میدهند.[۴] با همه اینها تاثیر مهاجرت جمعیتی را همچنان نمیتوان نادیده گرفت. تنها بین سالهای ۱۳۸۵-۱۳۷۵، جمعیتی بالغ بر ۴۰۰ هزار نفر به این شهر مهاجرت میکنند که خود یک سوم جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵ است. از این مدت به بعد نیز رشد جمعیت همچنان ادامه دارد. طبق برآوردهای طرح تفضیلی، جمعیت کرج در سال ۱۴۰۰ به دو میلیون و ۱۵۰ هزار نفر افزایش خواهد یافت که البته این مسئله، مورد اعتراض برخی کارشناسان است که معتقدند فرآیند استان شدن در این برآورد محاسبه نشده و بر رشد بیشتر جمعیت موثر خواهد بود.
۲۵۰ برابر شدن مساحت طی نیم قرن:
نکته دیگری که در تحلیل مسائل شهر کرج نمیتوان آنرا نادیده گرفت افزایش سریع وسعت آن به موازات رشد جمعیتش است. مساحت شهر کرج از ۶۴٫۴۷ هکتار سال ۱۳۳۲ به ۱۵۹۰۰ هکتار در سال ۱۳۸۱ میرسد (برگرفته از بازنگری طرح تفصیلی ۱۳۸۱، به نقل از پناهی و فرجی راد، ۱۳۸۸: ۱۳۸) مساحت امروز شهر نیز ۱۶۲۰۰ هکتار است، یعنی مساحت این شهر طی حدود نیم قرن، تقریبا ۲۵۰ برابر میشود و میتوان گفت که به صورت میانگین، هر سال ۵ برابر سال قبلش است.
شاخص دیگری که در اینجا میتوان به آن استناد کرد تغییرات مساحت بافت پُر شهر است که از ۱۹ هکتار سال ۱۳۳۰ به ۷۰۰۰ هکتار در سال ۱۳۸۱ رسیده و به طور متوسط، هر سال ۸ برابر سال پیش شده است. گرچه این حجم از جمعیت، وارد شهر شده و با جایگیری خود در آن، باعث توسعه فیزیکی کرج نیز شدهاند اما این فرآیند سریع و کنترلنشده از آنجایی که مبتنی بر ظرفیتها و محدودیتهای شهر نبوده، امروز مسائل و نگرانیهایی را ایجاد کرده که یکی از مهمترین آنها مربوط به حوزه مسکن و ایمنی است و ریشه در بیتوجهی به وضعیت ژئومورفولوژیک شهر در ساختوسازها دارد.
بیتوجهی به ویژگیهای ژئومورفولوژیکی در ساختوسازها :
شکلگیری و توسعه شهرها، تابعی از وضعیت جغرافیایی و شرایط محیطی آنهاست، مسئلهای که در موضوع مسکن نیز شاخصی تعیینکننده محسوب میشود. کرج به صورت نواری نعلشکل، گسترش یافته، نواری که از سمت شمال و شمال شرقی با رشتهکوههای البرز متوقف شده ولی از سمت سمت غرب و جنوب به دشت ختم شده و از نظر جغرافیایی، امکان توسعه دارد. درون آن هم زمینهای زراعی است و عمدتا با ممنوعیتهایی در زمینه ساختوساز مواجه است. جغرافیا علاوه بر آنکه بر جایگیری بناها تاثیر میگذارد، شکل، مصالح ،تراکم و تاسیسات و… را هم تحت نظر میگیرد. شهر کرج از نظر ژئومورفولوژیک، به سه منطقه کوهستانی، کوهپایه و دشت تقسیم میشود که هرکدام خصوصیات متفاوتی را از خود بروز میدهند:
– بخش کوهستانی: شمال و شمال شرقی شهر کرج را دربرگرفته وخطر زلزله در آن خیلی زیاد گزارش شده است.
– بخش کوهپایهای: بخش سنتی و قدیمی شهر است. بیشترین حجم جمعیت در آن ساکنند. به دلیل واقع شدن بر روی گسل، زلزلهخیز است.
– دشت: دارای شیب مناسبی برای ساخت و ساز است ولی به دلیل خاک آبرفتی مناسب برای کشاورزی، ساختوساز در آن محدود شده است. .(علمیزاده، ۱۳۸۸: ۶۵)
علاوه بر آنها، این شهر بر روی مخروط افکنه حاصل از رودخانه کرج واقع شده، جایی که به دلیل ذرات شن و ماسه و قلوه سنگ، تحمل وزن زیاد سازهها را نداشته و هنگام زلزله، مقاومت بسیار پایینی دارد. سطح آبهای زیرزمینی در آن بالاست و امکان بالا زدن آب و فاضلاب و نیز آبگرفتگی را در سطوح پایینتر افزایش میدهد، ضمن آنکه خطر سیلاب نیز افزایش مییابد. وجود مسیلها یا مجاری عبور جریانهای آب موقتی (در جنوب و حریم رودخانه)، بالا بودن سفرههای آب زیرزمینی (در جنوب و جنوب شرقی) نیز از دیگر ملاحظات جغرافیایی ساخت و ساز در این شهر است که عموما مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
گونهشناسی مسکن در شهر کرج
طرح تفصیلی، بافت مسکونی امروز شهر کرج را به دو گونه «متداول شهری» و نیز بافت «باغشهری» تقسیم کرده که خود بافت متداول شهری به دو دسته تراکم متوسط و زیاد تقسیم میشود. منظور از بافت مسکونی باغشهری، زمینهایی با بیش از ۷۰۰ متر مربع مساحت است که ضریب اشغال ساختمان، تا ۳۵ درصد زمین است. این بافت در روی نقشه روبهرو به رنگ سبز مشخص شده است. بافت مسکونی متداول شهری نیز قطعه زمینهایی تا ۷۰۰ مترمربع است که ۵۰ درصد یا بیش از آنرا ساختمان اشغال کرده است.
فضای مسکونی، ۲۱٫۷۵ درصد مساحت شهر کرج را به خود اختصاص داده و از این منظر، بزرگترین کاربری این شهر است. این عدد حتی از میانگین فضاهای مسکونی در شش کلانشهر بزرگ کشور[۵] نیز بزرگتر است (مداحی، ۱۳۸۹:۱۲۲) که خود از نقش سکونتی کرج در مقابل سایر نقشهایش حکایت دارد. سرانه فضای مسکونی، در بخشهای مختلف شهر، متغیر است، به طوری که این عدد در منطقه هشت شهری (تپه اسلامآباد) ۱۷٫۳۰ متر مربع است در منطقه چهار (مهرشهر) به ۴۷٫۵۷ متر مربع به ازای هر نفر افزایش مییابد. نقشه مقابل، سرانه فضای مسکونی مناطق شهر کرج را نشان میدهد. (برگرفته از آمار کاربریها و سرانههای مناطق دهگانه کرج، به نقل از پناهی و فرجی راد، ۱۳۸۸: ۱۴۰)
مهمترین مسائل امروز شهر کرج در حوزه مسکن
مجموعه نکات یاد شده درخصوص تاریخ معاصر و جغرافیای کرج باعث ایجاد آشفتگیهایی در حوزه ساختوساز و نیز مسکن شده چرا که مهاجران در بدو ورود، اولین مطالبهای که از این شهر داشتهاند سرپناه و محلی برای زندگی خود و خانوادهشان بوده است. آهنگ سریع مهاجرت از طرفی و فقدان کنترل و نظارت کافی از طرف دیگر باعث شده که هرکس در هرکجا و به هر شیوهای که خواسته، هر بنایی را بسازد و در آن ساکن شود. همین مسئله، بازار مسکن در کرج را دچار آشفتگیهایی کرده است. گذشته از افزایش قیمت زمین و ملک که بخش ناگزیری از این فرآیند افزایش تقاضاست، کیفیت مسکن نیز امروز موضوع مهمی است. به طوری که تهیه مسکنی مناسب را برای ساکنان و خصوصا مهاجرانی که آشنایی کافی با آن ندارند مشکل و پیچیده میکند. مسائل حوزه مسکن در کرج را میتوان به این شرح دستهبندی کرد:
مسکن غیرقانونی و قولنامهای
یکی از مهمترین مشکلات مدیریت شهری کرج در حوزه مسکن، مسئله مسکن غیرقانونی است که حاصل همان رشد کنترلنشده جمعیت در گذشته است. مسکن غیرقانونی، دو دسته عمده از بناها را شامل میشود: اول، آنهایی که در گذشته اقدام به ساخت بنا کرده و برایش جز اوراق دستنویس قدیمی، هیچ سند مالکیت مشخصی ندارند و ساخت خانه نیز بدون طی مراحل قانونی در شهرداری بوده است. این دست از خانهها عموما حاصل تفکیک باغها و زمینهای کشاورزی در گذشتهاند که به شکل قولنامهای به مهاجران فروخته شده و از سال ۱۳۷۰ به بعد جزء محدوده شهر کرج تعریف شده است. برخی از این خانههای قولنامهای امروز در مکانهای مرکزی و قابل توجه شهر قرار دارند و دسترسیهایشان مطلوب است با اینحال قیمت این خانهها ارزانتر از خانههای سنددار است. گرچه مسئولین شهری سعی دارند با استفاده از منع خرید و فروش آنها و تبلیغاتی در این خصوص، کنترل این املاک را در دست گرفته و مالکان را برای سنددار کردن آنها تحت فشار قرار دهند ولی این خانهها همچنان معامله شده و حتی بنگاهها نیز از ثبت معاملاتشان سربازنمیزنند. خانههایی با این ویژگی، در بسیاری از نقاط شهر کرج از جمله ۴۵ متری گلشهر، حسنآباد، حیدرآباد، بخشهایی از فردیس و… وجود دارند. یکی از موانع سد راه رسیدگی به وضعیت این املاک، وجود بناهای غیرقانونیساز جدید در شهر است که تشخیص بناهای قدیمی از جدید را دشوار میسازد.
دوم، خانههای غیرقانونی جدید یا ساختوسازهای «یک شبه» هستند. این بناها استفاده از غفلت نهادهای نظارتی، شبانه به طوری غیرقانونی ساخته میشوند و مشکلات بسیاری را برای مدیریت شهری ایجاد کردهاند تا آنجا که مجبور شده فعالیت خود در بخش پلیس ساختمان خصوصا در ایام تعطیل را افزایش دهد. طرحهای ضربتی تخریب بنا نیز از دیگر فعالیتهای شهرداری در مقابله با این مشکل است. تنها در شش ماهه نخست ۸۹ تعداد ۱۴۸ مورد از این ساختمانها تخریب شده و عملیات ساخت۶۱۰ مورد نیز متوقف گشته است. ( کرج نیوز، مهر ۱۳۸۹) فعالیتهای دیگری چون قطع آب، برخورد قضایی و… نیز نتوانسته جلوی این ساختوسازها را بگیرد و شهرداریها معتقدند حل این مسئله نیازمند همکاریهای فراسازمانی ونیز عزمی ملی است. ساختوسازهای یک شبه، در بسیاری از نقاط کرج دیده میشوند خصوصا در غرب، جنوب غرب و شرق که ویژگیهای جغرافیایی امکان پیشروی و رشد شهر را به افراد میدهد. (مناطق ۱۰ و ۴، حصار، قزلحصار، فردیس و…)
مسکن ناامن و سست
همانطور که در بخش مربوط به ژئومورفولوژی گفته شد در گسترش شهر کرج، توجه لازم به مسائل زمینشناسی آن صورت نگرفته و این مسئله خصوصا زمانی که در کنار مشکل ساختوسازهای غیرمجاز و بیضابطه گذاشته شود قابل درکتر میگردد. برخی از بناها و خصوصا بناهای مسکونی، به دلیل جایابی نادرست در معرض خطر زلزله و سیلاب قرار دارند. خانههای واقع در حریم رودخانه و نیز مسیلها، همچنین بلندمرتبهسازیهای روی گسلها و کمربند زلزله از این دستهاند. برخی از این مناطق مانند عظیمیه با اینکه روی شیب تندی واقع شده و خطرات بسیاری را نیز از نظر لرزهخیز بودن دارد مطلوبیت سکونتی بالایی نیز داشته و جزء مناطق گران شهری محسوب میشود. علاوه بر جایابی، ساخت غیراصولی خود بناها و عدم رعایت مسائل فنی و ایمنی در آنها نیز مسئله مهمی است که ساختوسازهای غیرمجاز دهههای اخیر به آن دامن زده است. اهمیت مسئله امنیت در ساختمانها تاحدی است که شهرداری کرج مدتی است که درصدد تهیه «نقشه پهنهبندی خطرپذیری» است.
مسکن شهرکی و فاقد امکانات
یکی دیگر از مسائلی که این شیوه رشد برای کرج ایجاد کرده شهرکهای مسکونی متعددی است که تعدادشان به حدود ۷۰ مورد میرسد، شهرکهایی که خود به مشکلات امروز شهر دامن میزنند. برخی از این شهرکها در داخل شهر واقع شده و برخی دیگر در محدوده حریم. برخی از آنها مانند شهرک رسالت (عظیمیه) امروز به بخش مهمی از شهر تبدیل شده و در آن ادغام گشتهاند و بنابراین مشکلی از نظر امکانات زندگی ندارند، اما برخی دیگر همچنان از امکانات اولیه زندگی محرومند. عدم پایبندی تعاونیها و شهرکسازها به تکمیل تعهدات خود در زمینه ساخت معابر، محوطهسازی و نیز امکانات عمومی زندگی، شرایط دشواری را برای ساکنان برخی از این شهرکها ایجاد کرده به طوری که در برخی موارد، شهرداری از پذیرش آنها امتناع کرده و نهادهای متولی آب و برق نیز خدماتی به آنها ارائه نمیکنند. شهرکی مانند شهرک «ناز» واقع در جنوب کرج در منطقه فردیس، پس از ۱۵ سال هنوز مشکلاتی در زمینه پایان کار و اسناد مالکیت، آب، برق، امنیت، آسفالت نبودن کوچهها و نیز کمبود فضاهای آموزشی، حمل و نقلی، درمانی، فرهنگی و تفریحی و… دارد. ساکنان شهرک جهاننما واقع در شرق کرج، از فقدان امنیت در ساعات پایانی شب، کمبود تاکسی، قطعی مکرر برق و وضعیت زبالهها گله دارند. این سرفصلها عموما در شهرکهای دیگر هم تکرار میشوند. همانطور که از نقشه مشخص است شهرکها در نقاط مختلفی از کرج تشکیل شده و تقریبا در چهار طرف آن پراکندهاند. این درحالیست که ساخت شهرکهای جدید همچنان ادامه دارد.
مسکن فرسوده و قدیمی
بافت فرسوده شهری، یکی از مشکلات جدی دیگر شهر کرج و نیز حوزه مسکن است. این بافت که با ریزدانگی (بیش از نیمی از بناها دارای مساحتی کمتر از ۲۰۰ مترمربع)، ناپایداری (بیش از نیمی از بناها ناپایدار و فاقد سیستم سازهای) و نفوذناپذیری (بیش از نیمی از معابر دارای عرض کمتر از ۶ متر) شناخته میشود حدود ۵۵۱ هکتار[۶] از این شهر را به خود اختصاص داده که معادل ۳ درصد از کل مساحت آنست. این بافت در مناطق حسینآباد، اخترآباد، اسدآباد، قاسمآباد، آقتپه، حصارک، حصارک پایین، شمال شهرک گلها، صوفیآباد، حسنآباد، اوقافیها، حیدرآباد، میانجاده، حصار، آسیاب برجی، کلاک نو، کلاک بالا، شیخآباد، خیابان اهری، تپه مرادآباد، سهرابیه و حصار بالا دیده میشود که بافتی پراکنده در سطح شهر است. با اینکه تسهیلاتی برای نوسازی این بافتها درنظر گرفته شده ولی موانعی سد راه ساکنین است که از مهمترین آنها میتوان به سند دار نبودن املاک اشاره کرد. نقش بازدارندگی این عامل چنان است که در گفتمان مدیریت شهری، از نهضت سنددار شدن املاک بافت فرسوده کرج صحبت میشود.[۷]
همسایگیهای ناهمگن فرهنگی در حوزه مسکن
شهر در فرآیند رشد خود، افراد را براساس ویژگیهای مختلف اقتصادی و فرهنگی در فضا سازماندهی کرده و نظم خاصی به آن میدهد که ضامن امنیت و بقای شهر است. این نظم به گونهایست که گروههای ناهمگن را در بخشهایی مجزا از هم قرار میدهد به طوری که امکان زندگیهایی با سبکهای مختلف در داخل شهری واحد فراهم گردد. این مسئلهایست که در شکلگیری شهر کرج رعایت نشده و به طور مثال، صحبت کردن از محور بالا/ پایین شهر یا مرکز/ پیرامون آن و ارتباط دادنش به حوزههای مختلف فرهنگی محلی از اعراب ندارد و کرج را به صورت حوزههای پراکنده و ناهمگن شهری میبایست تحلیل کرد که در مجاورت هم قرار گرفتهاند. این مسئلهایست که امروز ساکنان هم از آن به عنوان یکی از مشکلات مسکن در کرج یاد میکنند. این شرایط را به عنوان مثال میتوان در فاز یک مهرشهر با حسینآباد و آقتپه، چهل و پنج متری گلشهر با کرجنو، رجاییشهر با محله اوقافیها، عظیمیه با اسلامآباد و نیز جهانشهر با جوادآباد مشاهده کرد. این مسئله برای گروه آسیبپذیرتر از نظر اقتصادی، نوعی فشار روانی و برای گروه مرفهتر نوعی احساس ناآرامی ایجاد میکند.
تداخل شهر با راههای ارتباطی اصلی و تبعات آن برای سکونت
بخشی از شهر کرج حول جاده قدیم تهران- قزوین سامان یافته، جادهای که امروز در داخل شهر قرار گرفته و مهمترین و طولانیترین خیابان شرقی- غربی کرج است. گرچه با احداث اتوبان، به تدریج استفاده از این محور قدیمی به عنوان یک راه گذرگاهی فراشهری، محدود و ممنوع شده و امروز این خیابان بیشتر مورد استفادههای درونشهری قرار میگیرد ولی همچنان با مشکلات بسیاری در زمینه تراکم و ترافیک مواجه است. علاوه بر این مسیر، دو راه ارتباطی اصلی و فعال از وسط شهر کرج میگذرند که یکی اتوبان تهران- قزوین و دیگری خطوط راهآهن است. اتوبان به موازات جاده قدیم و در جنوب آن کشیده شده و کل عرض این شهر را طی میکند. راهآهن نیز به همین شیوه در جنوب اتوبان گسترده شده است. این تداخل راههای اصلی فرامحلی با حوزه شهری باعث ایجاد مشکلاتی برای ساکنان کرج شده است که از آن جمله میتوان به سروصدای ناشی از عبور و مرور وسایل نقلیه و نیز لرزش ساختمانها بر اثر عبور ماشینهای سنگین حمل بار است. با توجه به اینکه در ساخت اغلب بافت مجاور این راهها، از اصول ویژه کاهش آلودگیهای هوا و صوت (مانند شیشه دوجداره و…) استفاده نشده و مسیر عموما فاقد کمربند سبز حاشیه راههاست این مشکل به شکلی محسوستر احساس میشود. ضمن اینکه اتوبان، شهر را عملا به دو تکه تقسیم کرده و ارتباط مناطق جنوبی آن با شمالی را محدود ساخته به طوری که برخی افراد اصلا ترجیح نمیدهند که آن سوی اتوبان زندگی کنند و آنرا جزیرهای توصیف میکنند که از شبکه اصلی راهها و امکانات شهری به دور است. (به عنوان مثال، در روی نقشه به بافت شهری مابین اتوبان و خطوط راهآهن نگاه شود.) این مشکلی است که راهآهن به نوبه خود به آن دامن میزند.
پیامدهای فرهنگی مسائل مسکن در شهر کرج
کمبودها و مشکلات حوزه مسکن، برخی پیامدهای فرهنگی را برای کرج دربرداشته که از آن جمله میتوان به دشواری خوانش شهر و سردرگمی جستجوگران مسکن اشاره کرد. این مسئله خصوصا در مورد کسانی که آشنایی کافی با این شهر ندارند بیشتر مطرح است. برای یافتن مسکن مناسب، علاوه بر وضعیت اقتصادی همواره باید ملاحظات متعددی را درخصوص مسائل حقوقی، بافت فرهنگی، دسترسیها، امکانات، استحکام، امنیت و… درنظر گرفت. توجه به مجموعه این فاکتورها با توجه به پراکندگیشان در سطح شهر، یافتن مسکنی مناسب را دشوار میسازد. ابعاد کلانشهری کرج نیز به این مسئله دامن میزند.
مسئله دیگری که این کاهش کیفیت ایجاد میکند کاهش توقعات و عادات افراد از محل سکونتشان است. زمانی که مسکن، قدرت پاسخگویی به نیازهای مختلف ساکنان چون خرید، آرامش، فراغت و… را از دست بدهد، تعلق به آن نیز کاهش یافته و صرفا به فضایی برای خوابیدن بدل میشود. این همان ویژگیایست که به کارکرد خوابگاهی شهر دامن میزند و افراد، رغبت و انگیزهای برای حضور در آن ندارند و مطالبه و تلاشی نیز برای بهبود آن از خود بروز نمیدهند.
برخی از مسائل قید شده در اینجا از نظر فرهنگی و اجتماعی، اهمیت بیشتری دارند، مثلا همسایگیهای ناهمگن فرهنگی، پتانسیل تنش را در شهر بالا برده و احساس ناامنی و تعارض را افزایش میدهد که این مسئله، حیات کل شهر را نیز به مخاطره میاندازد.
نکته قابل ذکر دیگر، تاثیر شکل جزیرهای و پارهپاره شهر بر هویت شهروندی است. بسیاری از شهروندان، درکی منسجم و تصویری هماهنگ و یکپارچه از کلیت شهر ندارند و برخی شاید هرگز تصویر و تجربه بیواسطهای از بسیاری نقاط آن نداشته باشند. گرچه این مسئله عموما در کلانشهرها به چشم میخورد ولی شکل شهر کرج و نواقص موجود در شبکه راهها باعث افزایش شدت آن میگردد، به طوری که افراد به واسطه سکونتشان با نقاط خاصی از شهر پیوند خورده و عموما حتی به صورت اتفاقی و گذری نیز فرصت عبور و تجربه پهنههای وسیعی از شهر را نخواهند داشت. در چنین شرایطی و با توجه به فقدان سابقه شهرنشینی در کرج، ایجاد هویت شهروندی امری دشوارتر خواهد بود.
یکی دیگر از مهمترین پیامدهای فرهنگی مشکلات مسکن، ایجاد حرکتهای جمعیتی در شهر و تغییر چهره آن در آیندهای نزدیک است. با وجود مشکلات ذکر شده در بالا تنها نقاط انگشتشماری از کلانشهر کرج، مطلوبیت نسبی سکونت دارند، نقاطی که در راس آنها منطقه جهانشهر است. این پهنه که تاریخ ساخت آن به دهه ۴۰ بازمیگردد، توسط یک سرمایهدار یزدی و ظاهرا با مشارکت مهندسین خارجی طراحی شده است. جهانشهر از حیث مکان، امنیت، دسترسیها، فضای فرهنگی و فضای سبز مطلوبیت بالایی دارد. البته مردم کرج در کنار آن از پهنههای دیگری چون عظیمیه، گوهردشت و فاز ۱ و۲ و۳ مهرشهر نیز نام میبرند که به شکلی تاریخی، مطلوبیت سکونتی بالایی داشته است؛ اما مشکلات مسکن در سایر نقاط شهر و مطلوبیت این پهنههای محدود، باعث جذب جمیت زیادی به سوی آن شده و همین مسئله، روند تخریب آنها را سرعت بخشیده است. امروزه سکونت در منطقهای چون گوهردشت دیگر ترجیح بسیاری از شهروندان کرجی نیست. آنها در ذکر علل این انتخاب خود، شلوغی بیش از حد خیابانهای اصلی و نیز کشیده شدن ترافیک به داخل کوچههای فرعی گوهردشت را مطرح میکنند. سروصدای ناشی از مدارس و فضاهای تجاری و اداری و نیز کم شدن امنیت منطقه از دیگر دلایل آنهاست. این درحالی است که امکانسنجی صورت گرفته در قالب طرح تفصیلی، ۲۴ محدوده از شهر کرج را برای افزایش تراکم مسکونی مناسب تشخیص داده که به موجب آن قابلیت اسکان ۶۰۰ هزار نفر دیگر در قالب ۱۵۰ هزار واحد مسکونی جدید وجود دارد، اما در ادامه و با توجه به شاخصهای دیگری چون کمبود خدمات عمومی و… ۱۱ منطقه را از بین آنها انتخاب کرده که قابلیت ساخت ۱۱۹۵۳۷ واحد جدید را دارند. (بازنگری طرح تفصیلی کرج، ۱۳۸۸، ۱۱۶-۱۱۲) نکته قابل توجه آنجاست که نام اغلب پهنههای مسکونی دارای مطلوبیت، در این لیست افزایش تراکم قرار دارند که خود تسهیلگر تخریب این مناطق و کاهش کیفیت سکونت در آنهاست. این مسئله از آنرو اهمیت بیشتری مییابد که بافتهای مسکونی جدیدساز کرج، عموما فاقد کیفیت لازم بوده و عملا امکان جایگزینی با همین بافتهای موجود در حال تخریب را ندارند.
با همه اینها کمبود تعداد مسکن همچنان در شهر کرج احساس میشود، کمبودی که افزایش تراکم نیز نتوانسته آنرا حل کند و موجب شده که به موازات آن از طرحهای دیگری نیز استفاده شود. یکی از این طرحها شناسایی خانههای خالی و بلااستفاده شهر است که همزمان با تهران در کرج نیز به اجرا درآمده است. طرح دیگر، مسکن مهر است که علیرغم ممنوعیت اجرای این پروژهها در کلانشهرها طبق مصوبه سال ۸۶ دولت، در غرب و جنوب غربی شهر کرج چندین هزار واحد مسکونی جدید درحال ساخت است. (حدود ۲۰ هزار واحد مسکونی در شهرک ابریشم و ۱۲ هزار واحد در شهرک مهر البرز ماهدشت) بیشتر این ساختمانها به متقاضیان تهرانی مسکن مهر تعلق دارند و در مجاورت منطقه مهرشهر کرج در حال اجرا هستند. این موضوع خود به افزایش جمعیت کرج طی سالهای آینده دامن زده و بر ابعاد مسائل مسکن میافزاید.
جمعبندی
شاید به نظر بیاید که بسیاری از مشکلات قید شده برای مسکن شهری در کرج، مشکلات عمومی کشور است و در مواردی حتی دامنه این مشکلات در شهرهای دیگر، وسیعتر است، مثلا در حالی که بافت فرسوده کرج حدودا ۳ درصد مساحت آنرا تشکیل میدهد در بسیاری از شهرهای تاریخی و قدیمی ایران، حدود نیمی از شهر درگیر معضل فرسودگی است و یا درخصوص چندپاره شدن شهر به وسیله شبکه راههای جادهای، برخی از شهرهای شمالی کشور هم با این مسئله مواجهند و الگوی غالب در شکلگیری آنها همین است. با اینحال به چند جهت وضعیت کرج خاصتر به نظر میرسد:
اول، ویژگیهای کلانشهری آن در بعد مساحت و جمعیت که آنرا متفاوت از شهرهای معمولی میسازد.
دوم، تنوع مسائلی که در آن وجود دارد، به طوری که کلکسیونی از معضلات موجود در شهرهای مختلف کشور را میتوان همزمان در آن مشاهده کرد.
سوم، شکل خاص شهر و پراکندگی مشکلات در آن به طوری که امکان پهنهبندی موضوعی مشکلات شهر را از بین میبرد. همانطور که پیش از این استدلال شد، تقریبا در همه قسمتهای این شهر میتوان تمامی مشکلات یاد شده را به نوعی مشاهده کرد.
چهارم، آهنگ رشد فعلی شهر که با وجود حجم بالایی از مسائل و مشکلات حل نشده، همچنان گروههای جمعیتی جدیدی را در خود پذیرا میشود که شکل شهر را سریعا تغییر داده و یا مسائل موجود را دامنهتر میکنند یا شهر را با مسائل جدیدی مواجه میسازند. بنابراین شاید در برخی حوزهها بررسی انفردادی شاخصها مسائل را عمیق و گسترده معرفی نکند ولی براساس قاعده گشتالت، مجموعه این اجزاء و مشکلات جداگانه، کل مبهم و آشفتهای را تشکیل میدهند که پیچیدگیهای بالایی دارد.
سرگذشت نیم قرن اخیر کرج، تاثیرات به سزایی در حوزه مسکن شهری آن برجای گذاشته است. قیمت زمین و ملک افزایش یافته، کیفیت مسکن و سکونت کاهشی چشمگیر داشته و همچنان کمبود امکانات زیربنایی و نیز فضاهای مسکونی، دغدغه مهمی برای مدیریت آن محسوب میشود. این درحالیست که اندک پهنههای مسکونی مطلوب شهری نیز با سرعت بالایی در حال از دست دادن کیفیت و مطلوبیت خود هستند و فضاهای تازهساز جدید نیز عموما از حداقلهای همین فضاهای مطلوب قدیمی محرومند. این درحالیست که کارشناسان مسائل شهری، درباره خشک شدن سفرههای آب زیرزمینی و کمبود آب، آلودگی هوا، نابودی زمین های کشاورزی و تبدیل آنها به واحد مسکونی، وقوع فجایع انسانی در صورت وقوع حوادث، تشدید بحران های اجتماعی و…در آینده، از همین امروز هشدار میدهند.
کرج مدت کوتاهی است که نطفه روستایی خود را پشت سر گذاشته و با جهشی بلند به سوی کلانشهر شدن پیش میرود. به عبارت دیگر میتوان گفت این شهر، تازه در آستانه تولد است و وضعیت آن به نوزادی شباهت دارد که پیش از موعد به دنیا آمده و در شرایطی غیرطبیعی با سرعتی بالا، دوره حساس و مهمی از مرحله جنینی خود را میگذارند. به همین دلیل حفظ حیات و سلامت آن نیازمند پرستاری هوشمندانه و نیز مراقبتهای ویژه شهری است.
منابع و مآخذ
بازنگری طرح تفصیلی کرج (ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری)، ۱۳۸۸، مهندسان مشاور باوند.
ابعاد اجتماعی مسکن: هدفها، معیارها، شاخصهای اجتماعی و مشارکت مردمی، ترجمه عباس مخبر، تهران، ۱۳۶۳، انتشارات سازمان برنامه و بودجه.
پناهی، لیلا، فرجی راد، عبدالرضا، ۱۳۸۸، تحلیل نقش روستاهای واقع در محدوده شهری در توسعه شهر کرج، تهران، راز نهان.
علمیزاده، هیوا، ۱۳۸۸، کاربرد ژئومورفولوژی در توسعه و محدودیت شهر کرج، در: فصلنامه سپهر، سال هجدهم، ش ۷۱٫
مداحی، ژیلا، ۱۳۸۹، بررسی کارکردهای مناطق شهر (مطالعه موردی شهر کرج)، در: فصلنامه علمی- پژوهشی جغرافیای انسانی، سال دوم، شماره سوم.
اطلس گردشگری شهر و شهرستان کرج، ۱۳۸۸، تهران، انتشارات گیتاشناسی.
http://atlas.tehran.ir/Default.aspx?tabid=97
http://atlas.tehran.ir/Default.aspx?tabid=80
http://udro.org.ir
http://www.shasa.ir/newsdetail-101556-fa.html
http://www.karajnews.com/TWNews-newsview-sid-4180.html
[۱] – این مقاله جهت ارائه به کلاس انسانشناسی شهری دکتر ناصر فکوهی در سال ۱۳۸۹ نوشته شده است.
[۲] – این سمینار توسط سازمان ملل در کشور دانمارک برگزار شد.
[۳] – از ۱۵۶۰۹۳۴ نفرسال ۱۳۳۵به ۷۷۱۱۲۳۰ نفر در سال ۱۳۸۵ افزایش داشته است. (برگرفته از اطلس کلانشهر تهران: http://atlas.tehran.ir/Default.aspx?tabid=80)
[۴] – البته در سال ۱۳۸۰ منطقه پیشاهنگی از شهر کرج جدا شده و به کمالشهر میپیوندد. ( پناهی وفرجی راد، ۱۳۸۸: ۱۴۲)
[۵] – تهران، اصفهان، تبریز، شیراز و مشهد
[۶] – براساس اعلام شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهرهای ایران: http://udro.org.ir
[۷] – به نقل از فاطمه آجرلو، نماینده مردم کرج: http://www.shasa.ir