دسته‌ها
یاداشت‌ها

آقای شهردار! به جای ساختمان، برای ما «نماد» بسازید

ما «می‌سازیم» نه برای اینکه زیر سقف آسمان، بی‌‎پناه نمانیم، که اگر چنین بود انسان‌شناسان فضا درست می‌گویند، کمی که می‌گشتیم، جایی یافت می‌شد برای پناه دادن به ما و یا اگر ضرورتا باید می‌ساختیم، به این همه پیچیدگی نیاز نبود. ما می‌سازیم تا «از یاد نبریم»؛ ارزش‌هایمان، رفتارهای درست را، حد و مرزها و قلمروها و حریم‌ها را، اتفاقات خوب و بد را و خلاصه، درس‌هایی را که نوع ما از زندگی گرفته و هر کدام را به نجوا و راز، درِ گوش شیءای گفته و آن را از موقعیت «ابزار»، به مقام «نماد» ارتقاء داده و در گوشه‌ای از چهاردیواری‌اش نهاده؛ دور خود را پر کرده از این نمادها فقط برای آنکه یادش نرود، که فراموشی، درد بزرگ انسانست.
در «اینجا» و «اکنونی» که پول، همه عرصه‌ها را فتح کرده و «پولی شدن»، تمامیت انسانی ما را تهدید می‌کند، در شرایطی که همه از «بی‌اعتمادیِ» عمومیت‌یافته گسترده‌ای حرف می‌زنیم که رنجش را می‌کشیم ولی همچنان ناگزیرش هستیم، کاش جای «پلاسکو» دوباره ساختمانی نسازند که بنای جدید، هر چه‌قدر هم قیمتی و باشکوه باشد، با آنچه در میانه آن همه تلخی و بهت دیدیم، عیار می‌خورد و رنگ می‌بازد… دیوارهای پلاسکو که فروریخت، این ما بودیم که درون خودمان، فروریختیم، مایی که در رانندگی، در صف مترو، در خرید و فروش، سر پرداخت شارژ ساختمان، هر دقیقه چرتکه من‌من خودمان را می‌انداختیم. ساختمان که فروریخت، ما زیر آوار فردیت‌ خودمان ماندیم…
کاش نهادی که متولی اداره این کلان‌شهرِ خسته پول‌زده دودزده است، «زمین» پلاسکو و «فقدان»ش را برای ما شهروندان بخرد و «حجم خالی‌» آن، «تهی بودن»ش، خاطره به یک‌باره ریختن و «هیچ» شدنش را برای ما و آیندگانمان بخرد تا یادمان باشد در زمانه‌ای که همه از بی‌مسئولیتی و خودخواهی هم گله می‌کنیم، چند نفری خلاف مسیر را رفتند و به یادمان آوردند که هنوز می‌شود قهرمانانه به جهان نگاه کرد؛ حتی وسط همین شهر دودگرفته خاکستری… کاش پلاسکو را نسازند تا در این «شهر نیمه‌تمام» که همیشه درحال ساختن است، همین ساخته نشدن، خرق عادتی باشد که به یادمان بیاورد پلاسکو، عاقبت نمادینِ مدرنیته ما بود. کاش پلاسکو را نسازند و اجازه دهند باور کنیم هنوز این پول نیست که حرف اول و آخر را می‌زند.
آقای شهردار، ما امروز بیش از سقف، به «نماد» نیاز داریم و پلاسکو، همه شایستگی‌های نماد شدن را دارد. لطفا برای آن به جای «مناقصه پیمانکاری»، مسابقه طراحی برگزار کنید. لطفا از بقایایش برای ما یک «نماد» بسازید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *