تاریخ غیبت پشت سر مردهها نیست؛ فرصتی است برای اندیشیدن، شناختن و آموختن. ساختن آینده بدون نگاه به گذشته، به مثابه ساختن خانهایست روی حباب. خانهای که بدون شک ناپایدار و نامطمئن است و هر آن بیم فرو ریختنش میرود. کرج، شهری که ما در آن زندگی میکنیم متهم است به بیتاریخی و به بیهویتی. متهم است به آن است که یک شبه مثل قارچ از زمین سر درآورده است اما در واقع شهریست که شلوغیهای امروزش گذشتهی دیروزش را بلعیده و در پشت این نورها و خیابانهای شلوغ پنهانشان کرده است. هر گوشهی این شهر نامی و قصهای دارد که احتمالا بسیاری از ما تا به حال نشنیدهایم. نامها و قصههایی که باید از قدیمیترها سرغشان را گرفت. نه! به واقع کرج آنقدرها هم که بسیاری از ما فکر میکنیم بدون تاریخ نیست. کرج هم نامآورانی داشته و بخشی از تاریخ کهن و معاصر کشورمان را تجربه کرده است. در این خاک هم گنجینههایی هست؛ که چون هنوز آنها را نخواندهایم، ناشناختهاند. حقیقت آن است که وقتی کرج را بیتاریخی مینامیم بیشتر انگشت اتهام را به سمت خود گرفتهایم تا کرج. این ما هستیم که با بیتوجهیهایمان، نشناخته متهمش میکنیم. توسعه ناگزیر است اما به موازات برنامههای توسعهای، شهر ما نیازمند پژوهشهایی در زمینه کرجشناسی هم هست. پژوهشهایی که بر پایهی دادههای حاصل از آن بتوانیم در آینده برنامههای متناسبتری برای شهرمان داشته باشیم. پرونده تاریخ شفاهی کرج که پیش روی شماست بهانهایست برای نوشتن از کرج و شناختن آن. توسعه کرج طی دههای گذشته بسیار سریع بوده است. این توسعه چندین روستا و شهرک را که کیلومترها از هم فاصله داشتند به شهری بدل کرد که امروز برای ما کلیتی یکپارچه دارد. یکی از عواملی که در شکلگیری کرجِ امروز نقش قابل توجهی بازی کرده است سرمایهدارانی بودند که با اهداف متنوعی به قطعهبندی زمینها و ساختن شهرکهایی در کرج پرداختند کسانی چون ترقی، عظیمی و فاتح. در این پرونده از تاریخ شفاهی، پس از ارائه مطالبی پیرامون گذشته کرج به بررسی نقش محمد صادق فاتح یزدی، یکی از این سرمایهداران در توسعه کرج خواهیم پرداخت. اما آنچه قابل ذکر است وظیفهایست که بر عهدهی ماست. بسیاری از کسانی که در شکلگیری کرج نقشهایی داشتهاند امروز در سنین کهولت هستند. این افراد حافظان بخشهایی از تاریخ این شهرند. تاریخی که هنوز هیچ کجا بصورت مدون، مکتوب نیست و اگر این سرمایههای گرانقدر از میان ما بروند دیگر دسترسی به این اطلاعات ناممکن خواهد بود پس این وظیفهی امروز ماست تا با ثبت این خاطرات و اطلاعات فرصتی را برای دانستن از گذشته برای آیندگانمان فراهم کنیم. به همین روی در این مقاله، به محمدصادق فاتح یزدی، یکی از چهرههای تاثیرگذار تاریخ معاصر کرج میپردازیم.
ساخت کارخانه جهان چیت کرج در واقع چرخشی در فعالیتهای اقتصادی فاتح از تجارت به صنعت بود. این مسئله، لزوم تمرکز فعالیتهای او را در یک منطقه جغرافیایی مشخص موجب شد. فاتح کرج را به این منظور برگزید اما این انتخاب در راستا و همسو با جریانی کلانتر نیز بود. در نیمه اول قرن حاضر شاهد شکلگیری واحدهای صنعتی و علمی متعددی در کرج هستیم که از آن جمله میتوان به صنایعی نظیر کارخانه قند، کارخانه ذوب آهن، صنایع نساجی مقدم، شرکت فرش ایران، نفت پارس و شرکت اِشتاد اشاره کرد و همچنین از مراکز آموزشی و پژوهشیای چون دانشکده کشاورزی(مدرسه فلاحت)، تعلیمات حرفهای کرج، مرکز اصلاح بذر و نهال، سرم سازی رازی و موسسه استاندارد نام برد. وجود این صنایع و موسسات مختلف در شکلگیری ساختار شهر ما نقش عمدهای داشته است. فعالیتهای فاتح نیز در زمره این گروه قرار میگیرد. تاثیرات فاتح در کرج به واسطه مجموعهای از فعالیتهای اقتصادی و در کنار آن برخی فعالیتهای اجتماعی اوست که از این میان میتوان به تاسیس چندین کارخانه و گارکاه، احداث مراکز آموزشی و بهداشتی و شکلدهی به دو محله شهری اشاره کرد. در این نوشته سعی خواهیم کرد به بازخوانی این فعالیتها و بررسی تاثیرات آنها در کرج بپردازیم و به این منظور نتایج فعالیتهای او را در پنج حوزه اقتصادی، اجتماعی، شهری، خدماتی و زیست محیطی را مورد نظر قرار خواهیم داد.
تاثیرات اقتصادی
تغییر رویکرد فاتح و روی آوردنش به صنعت در نهایت به تاسیس کارخانجاتی در کرج منجر شد. کرج در آن دوره سعی داشت برای خود دو هویت مشخص دست و پا کند: هویت صنعتی و هویت کشاورزی. تاسیس مجموعه کارخانخات جهان در شکلدهی به هویت صنعتی کرج حائز اهمیت است. تاسیس هفت کارخانه و کارگاه صنعتی در کنار سایر صنایع کرج، موقعیت این شهر را در رتبهبندی مناطق صنعتی ایران بهبود بخشید. فاتح کارخانه «جهانچیت» را در 1335 تاسیس میکند سایر فعالیتهایش عبارتند از تاسیس کارخانه «روغن نباتی جهان» در سال 1336، تاسیس «کارگاه بافندگی خانوادگی» در سال 1341 (این کارگاه، به دنبال سختی زنان از کار کردن در محیطِ مردانهی جهانچیت صورت میگیرد و در داخل محله چهارصددستگاه قرار داشته که بسیاری از زنان کارگر آن نیز ساکن همین محله بودهاند)، تاسیس کارخانه «یخسازی جهان» در سال 1342، تاسیس کارخانه «روغن موتور جهان» در سال 1344، تاسیس «سردخانه میوه جهان» در سال 1344، تاسیس کارخانجات «پلاستیکسازی آرمه» در سال 1347 و تاسیس «شرکت آبادانی جهان». «کارنامه کرج» مینویسد در سال 47 مجموعه کارخانجاتِ جهان، نقش عمدهای در تولیدات صنعتی ایران داشتهاند و اضافه میکند که در آن سال جهان چیت 15 درصد تولیدات نساجی ایران را به خود اختصاص داده بود و کارخانه پلاستیک سازی آرمه حدود یک سوم از محصولاتی چون کیسه گونی، چتائی، رومیزی و پارچههای دکوراسیون و توری کشور را تولید میکرده است. فاتح کارخانجاتی نیز در دیگر شهرها داشته است؛ از جمله کارخانه چای در رامسر، کارخانه «بستهبندی چای جهان» در تهران و کارخانه «پشمبافی جهان» در قاسمآباد تهران.
فاتح در کشاورزی نیز فعالیتهایی دارد. از جمله احداث 150 هکتار باغات میوه و حدود 80 هکتار جنگل چوبهای صنعتی و احداث 5 حلقه چاه عمیق است. این مجموعه که در کنار دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران، مرکز اصلاح بذر و نهال و زمینهای زراعی کرج موقعیت کشاوزی کرج را بهبود دادند. همچنین احداث سردخانه جهان حائز اهمیت است. این سردخانه 1200 تن ظرفیت داشته است و امکان نگهداری محصولات کشاورزی را برای حدود 10 ماه فراهم میآورده. اهمیت این سردخانه از آن روست که در شهری قرار دارد که آن روزها «پایتخت کشاورزی نوین» خوانده میشده است. فاتح یک دامداری نیز در سال 1341 تاسیس میکند که زیر نظر اداره دامپزشکی اداره میشده است.
اما مهمترین تاثیر فعالیتهای اقتصادی فاتح ایجاد فرصتهای شغلی جدید در کرج بوده است. بنابر آنچه کارنامه نوشته، سال 47 تعداد کارگران و کارمندان مجموعه صنعتی و کشاورزی جهان در شهر کرج بالغ بر 3000 نفر بوده است. این افراد در نساجی، روغن نباتی، روغن موتور، پلاستیکسازی، یخسازی، سردخانه، دامداری و کشاوزی به کار اشتغال داشتهاند. اگر بعد خانوار را در آن سالها 5 نفر در نظر بگیریم یعنی هر خانواده شامل پدر، مادر و سه فرزند باشد؛ به این ترتیب، تنها در سطح شهر کرج حدود 15000 نفر از این مجموعه به صورت مستقیم ارتزاق میکردهاند اما با توجه به گستره کشوری بازار محصولات این کارخانجات، این عدد در سطح ملی، بزرگتر بوده است.
تاثیرات اجتماعی
با ایجاد فرصتهای اشتغال در کرج، امواج مهاجرتی به این شهر آغاز میشوند. یکی از این جریانهای مهاجرتی به واسطه کارخانجات جهان شکل میگیرد. این جریان مهاجرتی که غالبا از یزد به سوی کرج است با نیت کار در این کارخانجات رخ میدهد. فاتح نیز خود در شکلدهی این جریان بیتاثیر نبوده است چرا که به قول یکی از همین مهاجران، فاتح که خود نیز یزدی است با این مهاجران زبان مشترک داشته است و از این رو تمایل بیشتری به استفاده از کارگران یزدی از خود نشان میداده؛ به خصوص آنکه در آن دوره کشاورزی در یزد به دلیل خشکسالی بی رونق هم بوده است. به این ترتیب حضور این کارخانهها به شکلگیری یک گروه از مهاجران یزدی در کرج منجر میشود. مهاجرانی که امروز به عنوان یکی از گروههای قومی بارز این شهر شناخته میشوند و جالب توجه آنکه «400 دستگاه»، محلهای که امروز به یزدی نشین بودن شهرت دارد، در واقع کوی کارگران کارخانه جهانچیت است.
از دیگر فعالیتهای فاتح ساخت مدرسه و آموزشگاه است. او دبستان فاتح را در 1335 و دبستان تعاونی جهانچیت را در 1343 احداث میکند که هر کدام شش کلاس داشتهاند. علاوه بر کرج دو دبستان دیگر نیز میسازد که یکی در تهران و دیگری در مهرآباد مشهد است. ایجاد دو ساختمان برای پیکار با بیسوادی برای کارگران و ساکنین محل نیز با پیگیری و حمایت سندیکای کارگری انجام میگیرد. محمد گودرزی، نماینده کارگران آن روزگار که در شکلدهی به این کلاسها نقش داشته میگوید که در این کلاسها صدها نفر باسواد شدند. اما تاثیرگذارترین فعالیت او در این زمینه احداث «آموزشگاه حرفهای فاتح» است که امروز به نام مرکز آموزش فنی و حرفهای شناخته میشود. این آموزشگاه با توجه به رشد جمعیت و تغییر شیوه معیشت از کشاورزی به صنعت جایگاه ویژهای دارد. این تحولات در آن سالها به لزوم آموزشهای تخصصی و فنی را برای گروههای مختلف مردم دامنزده بود و این آموزشگاه در ارتقاع سطح کیفی و دانش فنی اهالی کرج و در سطحی وسیعتر منطقه و ایران نیز موثر بوده است. بسیاری از کرجیها از خدمات آموزشی رایگان آن استفاده کردهاند.
تاثیرات در ساختار شهری
فاتح به موازات فعالیتهای صنعتیاش، با کمک یک مهندس خارجی که عدهای میگویند روسی بود و عدهای فرانسوی یا آلمانی، شروع به قطعهبندی زمینهای اطراف و خیابانکشی آنها میکند. این کار در نهایت به ایجاد دو محله «400 دستگاه» و «جهانشهر» منجر میشود. 400 دستگاه که در ابتدا آن را «جهانآباد» یا «کوی کارگران جهانچیت» نامیده بودند، در ضلع جنوبی کارخانه جهانچیت قراردارد. این بخش، به عنوان یک مجموعه 400 واحدی در نظر گرفته شده بود که تنها 200 واحد آن اجرایی شد. خیابان بهشتی در این تقسیمبندی نقش یک مرز را بازی میکند. در سمت جنوب این خیابان کارخانههای جهانچیت، روغن نباتی جهان و 400 دستگاه قرار دارند و در شمال این خیابان جهانشهر. این تقسیمبندی در خود نوعی از قشربندی اجتماعی را رعایت کرده است. در بخش جنوبی یا 400 دستگاه، کوچهها و خیابانهای باریکتر و خانههایی با متراژ کمتر تعریف شدهاند اما بخش شمالی خیابانها و کوچههای پهنتر و متراژ قطعات مسکونی بزرگتر است. شاهد این قشربندی نیز وجود دو کوچه 6 دستگاه و 8 دستگاه در جهانشر آن روزگار است. این خانه در حقیقت خانههایی بودند که در اختیار کارمندان کارخانههای جهان قرار داشتند.
تاثیرات خدماتی
فعالیتهای فاتح در این دو محلهی شهری تنها به خیابانکشی، ساخت خانههای مسکونی و مدرسه ابتدایی محدود نمیشوند. در محله 400 دستگاه، تا پیش از آنکه لولهکشی آب آشامیدنی به خانهها برسد؛ یک لوله، آب آشامیدنی را تا سر کوچهها میآورده و سر هر کوچه یک فشاری قرار داشته است. درمانگاه راستروش فعلی و مسجد جامع چهارصد دستگاه نیز از دیگر ساخت و سازهای خدماتی او در 400 دستگاه است. کارهای خدماتی او در جهانشهر عبارتند از اهدا زمین و مبلغ یک میلیون ريال جهت ساخت بیمارستان شهید مدنی(شیروخورشید سابق)، اهدا زمین ساختمان هلال احمر(شیروخورشید سابق)، ساخت کافه جهان، اهداء زمین برای قبرستان حاجیآباد و ساخت زورخانه فاتح. ساخت مسجد رسول اکرم نیز که پس از فوت او به پایان میرسد با اهدائ زمین و تخصیص یک میلیون 500 هزار ريال اعتبار توسط او انجام میگیرد. از دیگر ساخت و سازهای خدماتی او که ظاهرا نیمه تمام میماند آموزشگاه پرستاری و پرورشگاه جهت نگهداری 250 کودک در کرج بوده است. معاونت دانشجویی و فرهنگی دانشگاه تهران در سایت خود نام او را جزء خیرین ساخت خوابگاهها آورده و بابت ساخت خوابگاهی برای دانشجویان يزدي و مشهدي این دانشگاه در سال 1354 از او تقدیر کرده است.
تاثیرات زیست محیطی
در میان کارهای فاتح آنچه بیش از دیگر کارهایش به همان قوت پیشین پابرجاست درختهای کهن سالی هستند که جهانشر را از دیگر بخشهای شهر کرج متمایز میکنند. بخش قابل توجهی از زمینهای سبز و پارکهای امروز کرج حاصل فعالیتهای اقتصادی و کشاورزی فاتح است. امروز باغهای جهانشهر یکی از سرمایههای محیط زیستی کرج محسوب میشود و در تعریف کرج به عنوان یک باغشهر نقش به سزایی دارد. در کنار این باغها کاشت درخت در حاشیه خیابانهای جهانشهر نیز جالب توجه است. امروز با آنکه ساختمانها در جهانشهر سر به فلک کشیدهاند اما هنوز هم در برابر قامت بلند درختان شرمسارند.
قطعا کسب سود مسالهایست که برای هر سرمایهداری حائز اهمیت است و فاتح نیز از این قضیه مستثنا نیست. او به عنوان یکی از سرمایهدارن مطرح زمان خود فعالیتهای اقتصادی متعددی داشته است اما حاصل این فعالیتها در بسیاری از جنبههای اقتصادی، اجتماعی، خدماتی، شهری و زیست محیطی کرج بصورت مستقیم یا غیرمستقیم تاثیرگذار بوده است. در این دوره از تاریخ ایران، نقش سرمایهداران در شهرها قابل تامل است. در کرج بجز فاتح میتوان از عظیمی، اسلامی، ترقی، کمالی، لیستر و افراد دیگری نیز نام برد که در آن دوره به نحوی در شکلگیری این شهر نقش داشتهاند.
این مطلب ابتدا در نشریه نوین کرج منتشر شده است.