کنگاور از بس همیشه سر راهمان بوده که هیچ وقت مشخصا مقصد سفرهایمان نشده است. همیشه بوده و نبوده و این موقعیت جالبی نیست، در حق شهری که یکی از مهمترین و قدیمیترین معابد باستانی ایران را در خود جای داده است: معبد آناهیتا.
سفر با خانوادهها ویژگیهای خاص خود را دارد. از یک سو، همه به بازدید چنین فضاهایی علاقه ندارند و از سوی دیگر، این فضاها هم طوری سازماندهی نشدهاند که بتوانند مخاطب غیرحرفهای را به خود جلب کنند. شاید این یکی از ضعفهای اصلی صنعت توریسم در ایران باشد.

معبد آناهیتا آن روز برای مایی هم که سرزده و بدون مطالعه قبلی رفته بودیم چندان جذاب نمینمود، هر چند که به این موضوعات علاقه داشتیم. معبد برای یک چشم آموزشندیده، مجموعه پراکنده و آشفتهای از سنگها بود که بعضی از آنها شمارهگذاری شده بودند. تنها چیزی که از فضای معماری آن به چشم میآمد یک دیواره بود با چندین ستون سنگی بر روی آن، و کمی آن طرفتر بازماندههای یک پلکان سنگی.

نه فردی بود که برایت قصه گوشوارههای طلا، تابوتهای پارتی، سکههای اشکانی و خلاصه یادگارهای حفاری شده از هزاران سال پیش اینجا را روایت کند و نه حتی ماکتی یا تصویری که شمایی از آنچه بوده و داشته را در ذهنت سازمان بدهد. فضایی بود رها شده که شهر، آن را در میان گرفته بود. اگر بعدا نخوانده بودیم که خانهها را تملک کردند و لایهلایه خاک این هزارهها را کنار زدند تا بخشهای بیشتری از این بنا بیرون بیاید نمیتوانستیم تصور کنیم که بخشهایی از آن تا دهه چهل، زیر خانههای مردم مدفون بوده است.

از کودکی همیشه در گوشمان خوانده بودند بروید بگردید ببینید و «عبرت» بگیرد. هر بار که پا به چنین بنایی میگذاریم از خود میپرسیم حال چه عبرتی باید گرفت؟ وقتی این فضاها به غایت ساکت و بیزبان و مهجورند، و خیال تو را پر نمیدهند. به مراتب سادهتر میتوانیم مردمی را در لباسهای روم باستان تصور کنیم که در میدان بزرگ شهر دور هم جمع شدهاند، آرایششان، تفریحاتشان، لباسهایشان و رفتارهایشان؛ اما کدام تصاویر را از دوره هخامنشی، پارتی یا ساسانی در آرشیو ذهنمان داریم که در چنین مواقعی برای تکمیلِ واقعیتِ نیمهتمامی که میبینیم به یاریمان بیایند؟

هرچند مای ساکنان معاصر این مرز و بوم، وارثان خوبی برای این فضاها نبودهایم اما فرهنگ توانسته به شیوه خودش بخشی از ویژگیهای گذشته آن را تا امروز کشانکشان بیاورد و حفظ کند. بقعه امامزاده ابراهیم که بر بخشی از صحن معبد جا خوش کرده گویی دارد قداست پیشین این مکان را به نوع دیگری بازتولید و از آن حراست میکند. هنوز بناست اینجا محل نیایش و دعا باشد، جایی برای اتصال زمین و آسمان.